●▬ஜ۩ دست های پر از خالی ۩ஜ▬●
تنهایی ام را...دوست دارم...بوی پاکی می دهد

رفتم اما دل من مانده بر دوست هنوز

می برم جسمی و جان در گرو اوست هنوز

بگذارید به آغوش غم خویش روم

بهتر از غم به جهان نیست مرا دوست هنوز

گرچه با دوری او زندگی ام نیست ولی

یاد او می دمدم جان به رگ و پوست هنوز

همچو گل یک نفسم جا به سر سینه گرفت

سینه ی غمزده زان خاطره خوشبوست هنوز

رشته ی مهر و وفا شکر که از دست نرفت

بر سر شانه ی من تاری از آن موست هنوز

بعد یک عمر که با او به وفا سر کردم

با که این درد بگویم که جفا جوست هنوز؟

تا ز دل ناله ی جانسوز برآرم همه عمر

همچو چنگم سر غم بر سر زانوست هنوز

هم مگر عشق تو همت کند و تربیتی

طبع من لاله ی صحرایی خودروست هنوز

با همه زخم که سیمین به دل از او دارد

                        می کشد نعره که آرام دلم اوست هنوز




ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 32 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی